مسئولیت اخلاقی بازگویی پلیدی های بردگی، زنان بسیاری را واداشت که، چه سفید و چه سیاه، به زندگی اجتماعی بپیوندند. و اینها بودند که جنبش اصلاحات را به پیش بردند. رنگ پوست در چهارچوب مبارزه علیه بردگی اهمیتی نداشت
النور کلیفت – برگردان: رامون
بردهً سابق، سوجورنر تروتث1، هنگامیکه در برابر گروهی کشیش که با سروصدا درصدد بهم ریختن جلسه بودند ایستاد، گردهمایی حقوق زنان در اکرون اوهایو در سال 1851 را به وجد آورد. او که نزدیک به یک متر و هشتاد سانت قد و بدنی مانند ورزشکاران داشت، که با کار در مزرعه ورزیده شده بود، استدلال آنان که میگفتند زن ظریف تر از آن است که در دنیای بیرون از خانه دوام بیآورد و میباید او را از زندگی اجتماعی محفافظت کرد، را به مسخره گرفت. “این مرد میگوید که باید برای سوار کالسکه شدن، یا از روی راه آب رد شدن به زن کمک کرد. هرگز هیچکس برای سوار کالسکه شدن یا رد شدن از روی جوی آب به من کمک نکرده. پس من زن نیستم؟” او برای نشان دادن قدرت بدنی خود در برابر حاضرین بازو گرفت و گفت: “من به اندازهً هر مردی کار میکنم و میخورم ــ اگر بتوانم غذایش را بدست آرم ــ و مانند مردان شلاق را تحمل کرده ام. پس من زن نیستم؟ من سیزده فرزند بدنیا آورده ام و شاهد فروخته شدنشان بعنوان برده بودم. و فریاد رنج مادرانه ام را کسی جز مسیح نشنید. پس من زن نیستم؟”
تروتث به کشیشان یادآوری کرد که مسیح محصول خدا و یک زن بود و مردی در بوجود آوردنش نقش نداشت. زمانیکه صحبت او تمام شد، حتی برخی از کشیش ها برایش دست میزند. تلاش برای گرفتن حق راًی برای زنان تمام کش و قوس های یک داستان پلیسی امروزی را داشت و مرور بر سرگذشت آن روشنگر این است که چگونه رفرم، آهسته ولی پیوسته، در آمریکا روی می دهد. جنبش حق راًی برای زنان نیز دردناک، اغلب همراه با سازش های دشوار، با تلاش شخصیت های برجسته و فداکاری های آدم های معمولی ــ که کمتر کسی به یادشان می آورد ــ به پیش برده شد.
تروتث در 1790 در بردگی در نیویورک بدنیا آمد و نام ایزابل به او دادند. او در دههً 1820 از یوغ بردگی گریخت. آزادی قانونی خود را در 1827، تحت پوشش قانونی که در 1817 در نیویورک تصویب شده بود و بردگان زیر چهل سال را آزاد اعلام میکرد، بدست آورد. تروتث محل سکونت ثابتی نداشت و زندگی خود را بعنوان خدمتکار خانگی تاًمین میکرد. در سفرهایش به منزل رهبران جنبش زنان، از جمله سوزان آنتوان و الیزابت استنتن، میرفت. هرچند که خواندن و نوشتن نمیدانست در داستانگویی بیمانند بود. تروتث آراسته به لباسی از سرخ و سفید و آبی، با سخنانش شنوندگان را مسحور خود میکرد.
مسئولیت اخلاقی بازگویی پلیدی های بردگی، زنان بسیاری را واداشت که، چه سفید و چه سیاه، به زندگی اجتماعی بپیوندند. و اینها بودند که جنبش اصلاحات را به پیش بردند. رنگ پوست در چهارچوب مبارزه علیه بردگی اهمیتی نداشت. در جشنوارهً ضدبرده داری در فوریهً 1844 که توسط زنان برای جمع آوری کمک های مالی ترتیب داده شده بود، زنانی از خانواده های مشهور نیوانگلند، که پدرانشان در انقلاب آمریکا جنگیده بودند، را بخود جلب کرد. زنان، در حالیکه مرباها و مارمالادهای خانگی را برای جمع آوری کمک مالی میفروختند، همچنین ناخشنودی خود را نیز با یکدیگر درمیان میگذاردند؛ آنان حق راًی نداشتند، در حالیکه همه جور آدم دیگر از کارگر الکلی تا مهاجر بیسواد با خوشامدگویی به محل راًی گیری راه داشتند. این چطور میتوانست درست باشد؟
بسیاری به این درک ناخوشایند رسیدند که، شرایطی که آنان را بعنوان زن محدود میکرد، تفاوت چندانی با تجربهً بردگان نداشت. پس از پایان برده داری، هنگامیکه بحث پشتیبانی از حق راًی برای سیاه پوستان (مرد) در جنبش زنان درگرفت، اختلافات نژادی بروز کرد. موافقتی که با پرزیدنت لینکلن برای به پیش بردن حق راًی زنان با پایان جنگ داخلی بدست آمده بود، با ترور او فرو پاشید. مبارزان حق راًی برای زنان (سافرجت ها2) طرفدار لغو برده داری بودند. اما ناامیدی ناشی از اینکه خود حق راًی نداشتند ولی سیاه پوستان بیسواد حق راًی بدست آورده بودند، موجب گرایش بسوی دیدگاههای نژادپرستانه شد تا کمک و پشتیبانی سیاستمداران جنوبی را برای خواستهای خود جلب کنند. امواج مهاجرین جدید نیز برای سافرجت ها مسئله ساز شد. هنگامیکه با صنعتی شدن آمریکا، میلیون ها انسان از فرهنگهایی که ناهمخوان در نظر گرفته میشدند به کشور سرازیر گشتند، گرایشات ضدایرلندی، ضدکاتولیک، ضدخارجی در جنبش زنان بالا گرفت. بسیاری از مردانی که کشتی پس از کشتی به آمریکا پا میگذاردند هرگز نمیتوانستند متحد زنان باشند؛ آنان دیدگاههای محافظه کارانه در بارهً زنان داشتند، و با بدبینی به سافرجت ها می نگریستند.
گردهمایی سال 1853 دربارهً حقوق زنان در نیویرک، زنانی از یازده ایالت و همچنین کشورهایی بدوری انگلستان و آلمان را به آنجا کشاند. چندین مرد به جلسه نفوذ کرده بودند و تمام تلاش خود را میکردند که با ناسزا و سروصدا در سخنرانی ها اخلال ایجاد کنند. با سخنرانان مرد، از جمله مبارز ضدبرده داری معروف ویلیام لوید گریسون، نیز هم اینگونه رفتار میشد. این گردهمایی در تاریخ فمینیسم به نام “گردهمایی لات ها” ثبت شده!
سوجورنر تروتث معترضین را به جای خود نشاند. “بعضی از شما شهامت غاز را دارید و بعضی مانند مار هستید.” او با کسانی که میخواستند جلسه را بهم بزنند ابراز همدردی کرد چراکه باید این رنج را تحمل کنند که یک زن سیاه برایشان از حقوق زنان بگوید. “ما حق خود را بدست خواهیم آورد. هرچقدر دلتان میخواهد هیس کنید. اما زمانش فرا رسیده است.”
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این پیش درآمد برای کتاب “خواهران بنیانگذار و لایحهً اصلاحی قرن نوزدهم” نوشته شده که قرار است در ماه نوامبر منتشر گردد. این پیش درآمد در آخرین شمارهً هفته نامهً نیوزویک آمده است.
Eleanor Clift, Founding Sisters and The Nineteenth Century, John Wiley & sons, Inc., November 2003
Sojourner Truth (1
معنی نام “همخانگی موقتی حقیقت” است.
Suffragists (2