دعوت از فعالین جنبش کارگری
در چند سال گذشته شاهد تحرک فعالین جنبش کارگری، برای ایجاد تشکلات کارگری بوده ایم. هر یک بنا به شرایط و موقعیتها و گرایشاتی که داشته اند از زاویه ای به این مسئله پرداخته اند و شکل خاصی از تشکل را سازمان داد ند و یا زمینه ایجاد آن شدند.
سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران با سازماندهی چند هزار راننده این شرکت در تهران و با اعتصابشان توانستند پشت سرمایه داران را بلرزانند، از جمله این موارد است. اما پس از اعتصاب شدیدا مورد یورش قرار گرفتند و سرکوب شدند. بازداشت عده زیادی از آنها، حمله شبانه به خانه های رانندگان، غیر قانونی اعلام کردن سندیکای شرکت واحد، بازداشت طولانی منصور اسانلو رئیس هیئت مدیره این سندیکا و اخراج بسیاری از فعالین این سندیکا از شرکت واحد، نشانگر شدت سرکوب و برخورد با آنها است. متاسفانه بدلیل عدم آمادگی طبقه کارگر در حمایت از رانندگان شرکت واحد، سرکوب این سندیکا عملی شد و ضرباتی بر پیکر این سندیکا فرود آمد.
دیگر فعالین رادیکال جنبش کارگری در تلاش برای همبستگی و هماهنگی بین پیشروان جنبش در راستای ایجاد تشکل فراگیر کارگری اقدام به ایجاد کمیته ها و تشکلاتی نمودند. از آن جمله کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلات آزاد کارگری، کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری و اتحاد کمیته های کارگری را می توان نام برد.
واقعیت آن است که تمام این تلاشها، با وجود مثبت بودن و برداشتن یک گام به جلو تا کنون نتوانسته به هدف خود یعنی برپایی یک تشکل فراگیر و حتی فراهم نمودن زمینه های آن برسد. هر کدام از این گرایشات رادیکال در حد توان خود در مقابل تهاجمات سرمایه داری ایستادگی کرده اند، اما مسئله ایجاد تشکل فراگیر همچنان به عنوان مسئله ای لا ینحل باقی مانده و ظاهرا پس از گذشت چند سال، هنوز در بن بست قرار دارد.
دلیل اینکه چرا هر یک از این گرایشات و از جمله خود ما نتوانسته ایم به این هدف نزدیک شویم و حد اقل بین پیشروان فعال جنبش کارگری هماهنگی و همکاری لازم را بوجود بیاوریم، از موضوع این نوشته خارج است و بسیار مفصلتر از آن است که در این نوشته کوتاه بتوان به آن پرداخت. اما بطور کلی می توان گفت که همه ما کمتر و بیشتر دچار برخورد انحصار طلبانه بوده ایم. اختلافات بین گرایشات رادیکال موجود واقعیتی است که به هیچ وجه قصد نادیده گرفتن آن را نداریم و اساسا یکی از کانالهای پیشروی جنبش کارگری پرداختن به انحرافات و اختلافات است. اما مسئله این است که آیا با وجود تضادهای موجود وجوه مشترکی که همانا رادیکالیسم این گرایشات در تقابل با سرمایه داری است وجود ندارد؟
با گذشت زمان رادیکالیسم در این گرایشات تقویت شده و بسیاری از فعالین جنبش کارگری به این نتیجه رسیده اند که ضروری است برای مبارزه با سرمایه داری و برای آنکه این مبارزه قوی تر باشد، باید دست اتحاد وهمکاری به سوی هم دراز کنیم. برای آنکه بتوانیم در تقابل با سرمایه داری فقط به دادن اطلاعیه بسنده نکنیم و بتوانیم تحرکات عملی داشته باشیم، ضروری است نوعی از همکاری و هماهنگی را بین خود سازمان دهیم.
همانطور که گفته شد اختلافات بین ما اختلافاتی واقعی است و در نتیجه ضروری است ضمن حفظ موقعیت کنونیمان طرحی برای همکاری منظم حول مبرمترین مطالبات جنبش کارگری، بین خود داشته باشیم. ما می توانیم شورای همکاری متشکل از نمایندگان گرایشات رادیکال جنبش کارگری مثل سندیکای شرکت واحد، کمیته هماهنگی… کمیته پیگیری… اتحاد کمیته های کارگری، انجمن فرهنگی کارگری، فعالین فلز کار مکانیک، دانشجویان هوادار جنبش کارگری و بسیاری از فعالینی که مستقلا فعالیت می نمایند، ایجاد نماییم. این شورا می تواند وظیفه هماهنگی و همکاری در مقابل تهاجم به فعالین کارگری و یا بطور کلی طبقه کارگر را بعهده بگیرد. در چنین حالتی فعالین متشکل در این شورا می توانند به سهم خود نقش بیشتری در عرصه مبارزه طبقاتی داشته باشند و بخشهایی از کارگران پیشرو را نیز جذب این حرکت نمایند. پراکندگی موجود یکی از علتهایی است که بدنه طبقه کارگر را از فعالینش جدا کرده و عملا طبقه کارگر قطبی قوی در مقابل سرمایه داری نمی بیند.
همانطور که گفته شد این شورا می تواند این خلا را تا حدود کمی پر کند و آغازی باشد برای ایجاد تشکل فراگیر و همکاری وسیعتر فعالین جنبش کارگری. هدف بالفعل این شورا همکاری و هماهنگی هر چه بیشتر این فعالین خواهد بود و هدف بالقوه اش می تواند ایجاد تشکل فراگیر ضد سرمایه داری باشد. در این شورا می توان بحث بر سر چگونگی ایجاد تشکل و حرکت به سوی آن در دستور کار باشد، ضمن اینکه این روند به هیچ وجه مخل مبارزه نظری و حرکت مستقل کنونی این گرایشات در سطح جنبش کارگری نیست.
طبیعتا طرح چنین همکاری و اتحاد عملی، مورد مخالفت آن دسته از افرادی قرار می گیرد که شدیدا منافع گروهی برایشان الویت دارد و بنا بر این ضروری است که همه دلسوزان واقعی جنبش کارگری، بخصوص همه آنها که در گرایشات نامبرده شده فعالیت دارند، بر ضرورت چنین همکاری پا فشاری نمایند و منافع جنبش طبقه کارگر را بر منافع گروهی خود ارجح بدانند. همکاری بین گرایشات موجود و نزدیکی آنها، گام بزرگی در جنبش کارگری است و می تواند ما را از بن بست فعلی خارج و زمینه های تشکل یابی کارگران را فراهم نماید. طبیعتا انعطاف و گذشت از اختلافات کوچک، برای تحقق چنین همکاری بسیار تعیین کننده و ضروری است.
ما به هیچ عنوان تصور نمی کنیم که این طرح کامل و بدون نقص است وبلعکس از تمام فعالین جنبش کارگری می خواهیم که برای تحقق هدف ذکر شده هر پیشنهادی به نظرشان می رسد ارائه نمایند. شرایط کنونی ضرورت چنین همکاری را بین ما فعالین جنبش کارگری بر جسته کرده است و باید این مسئله را به فال نیک گرفت. نباید روند تهاجم سرمایه داری به حقوق ما بدون مانع جدی و قوی تداوم یابد. اتحاد عمل و همکاری بین ما و حرکت در جهت ایجاد تشکلی فراگیر بین گرایشات رادیکال، باید از حرف به عمل تبدیل گردد.
اتحاد کمیته های کارگری
11/9/85
در باره شورای همکاری فعالین جنبش کارگری
پس از دعوت از فعالین جنبش کارگری برای تشکیل شورای همکاری فعالین جنبش کارگری بلا فاصله بعضی از تشکلات و فعالین به این دعوت نامه پاسخ گفتند، از جمله کمیته هماهنگی … و کمیته پیگیری … به این دعوت نامه جواب مثبت داده و از آن استقبال کردند.
تعدادی از فعالین در مورد هدف بالقوه یعنی ایجاد یک تشکل فراگیر پیشنهادات و نکاتی به نظرشان می رسید که می توان همه آنها را در شورای همکاری … به بحث گذاشت. اما برای آنکه ابتدا به ساکن شورای همکاری شکل بگیرد و راه را هموار نماید ضروری است بر اساس هدف بالفعل آن یعنی مبرمترین مطالبات جنبش کارگری که همه بر آن توافق داریم مثل: امنیت شغلی، حق آزادی تشکل و بویژه خنثی کردن تهاجم به فعالین جنبش کارگری آغاز نماییم و شورایمان را ایجاد نماییم. بنابراین شورای همکاری … بدون هیچ پیش شرطی ایجاد خواهد شد و ضمن پرداختن به هدف بالفعلش می تواند در کنار آن بحث تشکل فراگیر را به تبادل نظر بگذارد.
ایجاد شورای همکاری فعالین جنبش کارگری، گامی است به جلو برای ایستادگی محکمتر در مقابل تهاجمات سرمایه داری و بر این مبنا مجددا از فعالین دیگر جنبش کارگری برای شرکت در این شورا دعوت به عمل می آوریم.
اتحاد کمیته های کارگری
15/9/85
دوستان و رفقای ” اتحادکمیته های کارگری” خسته نباشید
پیام تان را دریافت کردیم و از مضمون آن مطلع شدیم. برروی مسئله مهمی انگشت گذاشته، ” اتحاد عمل ” تشکل ها و فعالین کارگری، حول مبرم ترین مسائل جنبش کارگری و مقاومت هر چه متشکل تر و کارسازتر در قبال تعرض سرمایه و عوامل آن به جنبش کارگری وفعالین سرشناس آن.
پيشنهاد بهنگام و درخورتحسین تان برای متمرکز نمودن نیروها و پتانسیل موجود در جنبش کارگری و به طور مشخص فعالین و پیشروان این جنبش، برای مقابله با تعرض سرمایه و کارگزاران آن قابل تقدیر و ستودنی است. ما نیز با شما هم عقیده و همراهیم. نباید به سرمایه داران اجازه ی یکه تازی و قدرقدرتی داد. نباید دست آنان را در تعرض به ابتدایی ترین حقوق و مطالبات کارگری و هجوم به آزادی های مدنی و اجتماعی باز گذاشت. نباید در مقابل این لجام گسیختگی و قهر طبقاتی بیکار نشست، و تنها شاهد و ناظر این همه بی حرمتی و بی حقوقی به کارگران و توده های تحت ستم این دیار گرفتار در چنبرة حاکمیت سرمایه بود.
باید به هر طریق ممکن و تا آن جا که در توان داریم در برابر تعرض طبقاتی سرمایه داران و عوامل آنان، به موجودیت وسفره ی خالی کارگران مقاومت نمود. باید تاًمین امنیت شغلی کارگران را به عاملین و کارگزاران آن سرمایه تحمیل کرد. باید قراردادهای موقت کاررا ملغی نمود. باید جلوی اخراج هاو بیکارسازی های فردی و دسته جمعی کارگران را گرفت. باید برای دریافت حقوق و مطالبات معوقه ی کارگران و پرداخت به موقع آن ها یقه ی سرمایه داران را درید. نباید در مقابل پرونده سازی های پوشالی و بازداشت های غیر قانونی و بی دلیل، علیه کارگران و فعالین سرشناس کارگری و دستگیری و زندانی کردن آنان ساکت نشست. باید برای لغو احکام ناعادلانه و غیر قانونی و بی دلیل، علیه کارگران و فعالین سرشناس کارگری و دستگیری و زندانی کردن آنان ساکت نشست. باید برای لغو احکام ناعادلانه و غیر قانونی کارگران و فعالین کارگری و آزادی آنان، اقدامی عملی و متشکل نمود. باید بیش از پیش این مسائل را در سطوح مختلف جنبش افشا نمود و کارگران وهم طبقه ای های خود را حول تمامی این مسائل و موضوعات بسیج و متشکل نمود و به اعتراض فراخواند. باید اعتراضات پراکنده و غیر متشکل کارگران را به هم پیوند داد و در یک کلام، باید علیه سرمایه و مناسبات ذلت بار و ضد کارگری آن به پا خواست. البته ما آ گاهیم و اذعان داریم که این خواست ها و مطالبات و بسیاری دیگر نیز، در نهایت، متحقق نخواهد شد و صورت واقعیت به خود نخواهد گرفت، مگر با همت خود کارگران و به دست توانای خیل عظیمی از مزد بگیران و فروشندگان نیروی کار، که در تشکل های طبقاتی و ظلم ستیز خویش متشکل شده و آگاهانه و مصمم برای احقاق حقوق حقه ی خویش و مبارزه با مناسبات نابرابر و ضد کارگری موجود قد علم نمایند. اما یک نکته را نیز نباید از نظر دور داشت ( واین، در واقع همان چیزیست که شما دردعوت نامه تان، بر آن تاکید داشته اید) و آن این که، این گونه تاکتیک ها و اتحاد عمل ها، در ابعادی داخلی (و حتی بین المللی) میان بخش هایی از کارگران و تشکل ها، فعالین و پیشروان موجود کارگری، حول مبرم ترین و اساسی ترین خواست ها و مطالبات کارگران وبه طور مشخص، مقابله با تعرض طبقاتی سرمایه داران، علیه کارگران و فعالین سرشناس کارگری و محاکمه و زندان آنان، و همین طور اقدام عملی و مثمر ثمر برای تبرئه و آزادی شان ـ علیرغم وجود پاره ای اختلاف نظرات و تفاوت ها دراین میان و در این جا و آن جا در مجموع نه تنها در تضاد و تقابل با حق طلبی ها و دادخواهی های کارگران و کیفرخواست آنان علیه سرمایه و مناسبات نابرابرو ضد انسانی آن نیست و نه تنها با وحدت طبقاتی این طبقه ی تحت ستم و استثمار و سازمان یابی و تشکل پذیری آنان به عنوان یک طبقه، در تضاد و تقابل قرار نمی گیرد بلکه به سهم خود می تواند کمک موثری باشد در راستای همان تشکل یابی و تشکل پذیری کارگران و در نهایت وحدت طبقاتی آنان. این قبیل اتحاد عمل ها در پاره ای موارد حتی می توانند در تنظیم خواست ها و مطالبات کارگران در ابعادی گسترده و سراسری تاثیر گذاشته، سایر بخش ها و تشکل های کارگری را تحت عناوین و نام های مختلف به هم پیوند دهد و پیگیری خواست ها و مطالبات کارگران را در ابعادی داخلی و بین المللی تسریع نماید و بعضاً حتی مفاد کیفر خواست مورد نظر کارگران را بر ضد نظام سرمایه داری، به عوامل و کارگزاران تثبیت و تحکیم این نظام تحمیل نماید.
واقعیت این که در مجموع مسائل و موضوعات بود که ما را با شما در این امر خطیر، هم سو و همراه کرده است. ما را در کنار همراه خود بدانید و به همکاری و همراهی ما دراین خصوص، در حد توان مطمئن باشید. دست تان را به گرمی می فشاریم و برای تان آرزوی موفقیت و پیروزی داریم.
موفق و کامیاب باشید.
شورای هیئت تحریریه ی کارگر پیشرو
2\10\1385
ستقبال از فراخوان “اتحاد کميته های کارگری”
,اتحاد کميته های کارگری, در تاريخ 11/9/85 فراخوان اتحاد عمل، رو به فعالين کارگري، اعم از منفرد يا متشکل داد. اين اقدام بسيار مترقی و پيشرو پس از دوره ای سردرگمی در ميان عمده ترين بخش پيشروان کارگري، چنانچه بتواند از خطا های گذشته و ندانم کاری های معمول فاصله بگيرد گام مهمی در پيشبرد اهداف جنبش کارگری محسوب ميشود. به عبارت بهتر، نقد به خطاهای گذشته گرايشات و فعالين مختلف، آنهم آشکار و علني، شجاعانه و رو به کل طبقه کارگر، بهتر از هر چيز شرايط عبور از رکود و بن بست تا کنونی را فراهم ميکند. هرچند نقد و انتقاد مذکور موضوع اصلی فراخوان نامبرده نيست اما اين فراخوان قطعاً می بايست نقد راديکال به گذشته باشد.
همانطور که در اطلاعيه اتحاد کميته های کارگری آمده است : , دليل اينکه چرا هر يک از اين گرايشات و از جمله خود ما نتوانسته ايم به اين هدف نزديک شويم و حد اقل بين پيشروان فعال جنبش کارگری هماهنگی و همکاری لازم را بوجود بياوريم، از موضوع اين نوشته خارج است و بسيار مفصلتر از آن است که در اين نوشته کوتاه بتوان به آن پرداخت. اما بطور کلی می توان گفت که همه ما کمتر و بيشتر دچار برخورد انحصار طلبانه بوده ايم.,
چنين انتقادی شجاعانه زمينه اصلی ورود به مرحله ای نوين در پروسه مبارزات و تشکل يابی کارگری است. چنين انتقاد شجاعانه ای زمينه نقد و بررسی همه جانبه ضعف ها و کاستی ها در گذشته را فراهم ميکند و درست به همين دليل فراخوان ميتواند منفذی برای عبور از بن بست کنونی در سطح فعالين جنبش کارگری فراهم کند.
,کميته اقدام کارگری,، ضمن حمايت خود از اين فراخوان واعلام آمادگی برای همکاری و شرکت در اتحاد عمل و شورای هماهنگی فراخوان داده شده، لازم ميداند در همين اطلاعيه به نکات ضروری اشاره کند که با توجه به آنها بتواند از بيشترين نيرو و امکانات خود در جهت تقويت اين اقدام استفاده کند.
اين نکات عبارت است از اول؛ رعايت دمکراسی درونی. دمکراسی درونی و از نوع دمکراسی کارگری به اين سبب نيست که اين حرکت بتواند چهره بيرونی مطلوبی از خود نشان دهد بلکه به اين سبب است که بتواند اصولاً حيات با دوام و دامنه داری پيدا کند. بتواند برای خود، مخاطبينی در بين جنبش کارگری به طور اخص و ساير جنبش های متحد جنبش کارگری به طور اعم پيدا کند.
دمکراسی درونی و اعتقاد عملی به آن ميتواند در نوع فراخوان و اطلاعيه های تکميلی خود را نشان داده و اين خود زمينه دخالت بيشترين فعالين و پيشروان کارگری از هر گرايشی را فراهم کند. در نتيجه فراخوان می بايست رو به همه گرايشات موجود در جنبش کارگري، صرفنظر از تعلقات سياسی و… آنها باشد. خوب است فراخوان از قبل تقسيم بندی گرايشات به ,راديکال, و غير راديکال برای همکاری مشترک صورت ندهد، زيرا که بدون همکاری مشترک و بدون حضور عملی در اتحاد عمل نميتوان تشخيص داد کدام گرايش و يا فرد فعال ,راديکال, و کدام غير راديکال است. تشخيص چنين موضوعی در فعاليت مشترک و اتحاد عمل مشخص ميشود و قضاوت به آن نيز توسط جنبش طبقه کارگر به جای اين يا آن گرايش صورت می گيرد. در نتيجه يک گرايش اين امکان را پيدا نخواهد کرد که با نسبت دادن غير راديکا ل به گرايشی ديگر اولاً خود را راديکال نشان دهد ثانياً دچار حذف گرايی شود. نوع فعاليت و مطالبات و پيگری مبارزه برای آنها است که گرايشات راديکال و غير آن را رو به کل طبقه کارگر معرفی و مورد قضاوت قرار خواهد داد. اما معيار ورود به اين حرکت، اگر چه نبايد بر اساس راديکال بودن يا نبودن، اعتقاد به تشکل فراگير يا منطقه ای و … با شد؛ به اين دليل که با دمکراسی کارگری مغايرت پيدا ميکند؛ ولی قطعاً ميتواند و بايد بر اين اساس باشد که تنها گرايشات و فعالين کارگری ميتوانند با اين حرکت همسو شوند که هيچ وابستگی به دولت سرمايه داری نداشته باشند؛ غير از اين، دمکراسی درونی اين امکان را برای هر گرايش با حفظ حق گرايش قائل ميشود که در اين حرکت مشترک و به حول مطالباتی که از درون آن مشترکاً به توافق ميرسند همراه شوند.
دوم؛ حق حفظ گرايش حقی دمکراتيک و بخشی از موضوع مبارزات کارگری است. لذا چنين موضوعی که کارگران انقلابی برای آن مبارزه ميکنند نميتواند در يک تشکل کارگری ناديده گرفته و حذف شود. چنانچه به حق حفظ گرايش احترام گذاشته شود زمينه نقد و ابراز نظر نسبت به گرايشات مختلف نيز فراهم ميشود. در نتيجه اتحاد عمل مابين گرايشات مختلف همزمان ميتواند امکان نقد و بررسی گرايشات مختلف را نيز فراهم کند. اختلاف بين گرايشات و نظرات متفاوت در يک اتحاد عمل امکان بروز بيشترين آرا و نظرات را فراهم کرده و اين خود در بروز استعدادها و ابتکارات نقش مهمی بازی خواهد کرد. در نتيجه بروز اختلاف بين گرايشات نبايد منجر به عدم همکاری بر سر مواردی باشد که اصول گرايشات را زير علامت سوال نمی برد. بايد از قبل بر سر وجود اختلافات بين افراد و گرايشات مختلف و طبيعی بودن آن توافق صورت بگيرد که در اينصورت با اولين بحث ها و نقدها فوری نتيجه عدم همکاری و شکست دوباره گرفته نشود.
سوم؛ بورکراسی اين آفت هميشگی جنبش کارگری همواره مانع رشد مبارزات کارگری شده و بارها اين جنبش را از توان و مبارزه انداخته است. اينکه بورکراسی تا کنون در جنبش کارگری ايران و در سطح فعالين و پيشروان آن چه آسيب های جدی وارد کرده است موضوعی است که نه ميتوان از آن صرفنظر کرد و نه ميتوان مفصلاً در يکجا به آن پرداخت. اما اهميت آن تا حدی هست که مبارزه با آن و حق مبارزه با آن بتواند يکی از ضروری ترين مواردی باشد که بتوان با فرياد بلند گفت: بدون مبارزه پيگير با آن و بدون عقب گذاردن بورکراسی به يقين نميتوان جنبش کارگری را جلو تر از آنچه که هست فرض کرد.
با اميد موفقيت در راهمان
کميته اقدام کارگری
22 آذر 1385