” انقلاب مرحله ای يا مداوم” به قلم ميشل لووی به تازگی توسط نشر بيدار چاپ شده است. اين کتاب شامل 3 نوشته به نامهای “طرح های مارکس و انگلس از انقلاب” ، “از منطق هگل تا ايستگاه فنلاند در پتروگراد” و “فعليت انقلاب مداوم” است که به همت ناصر سعيدی، حسن مرتضوی، ح. رياحی به فارسی برگردانده شده است.
مضمون و درون مايه اصلی اين رساله مساله انقلاب از نقطه نظر مارکس و انگلس، لنين و تروتسکی می باشد. ميشل لووی در مقاله “طرح های مارکس و انگلس از انقلاب” که بخش اعظم اين کتاب را تشکيل میدهد سعی میکند رد پای اين مساله را در آثار مارکس و انگلس به طور تحقيقی، مستند و موشکافانه دنبال کند و دستاوردهای و نقطه نظرات مارکس و انگلس و در عين حال کمبودها و ضعفهای کار آنها را با روح علمی نشان دهد.
در اين نوشته ما میبينيم که مدافعان انقلاب مرحلهای به آثاری از مارکس و انگلس می توانند مراجعه کنند و در آنها به تائيد مواضع خود دست يابند. در عين حال مدافعان انقلاب مداوم نيز می توانند در ارزيابیهای خود از اين آثار بهره جويند. ميشل لووی معتقد است در آثار انگلس مفهوم انقلاب مرحلهای پررنگ تر است و در آثار مارکس مفهوم انقلاب مداوم بيشتر ديده می شود. به علاوه در آثار متأخر مارکس مفهوم انقلاب مداوم وزن قابل ملاحظهای دارد.
همين دوگانگی بين اين دو مفهوم در آثار لنين برجسته تر است و از طريق بررسی انترناسيونال دوم است که مفهوم انقلاب مداوم در آثار لنين جايگاه ويژهای پيدا می کند. لنين از طريق نقد ماترياليسم عاميانه، به جبرباوری اقتصادی، حرکت تکاملی داروين و برداشت انتزاعی و طبيعت باورانه از “قوانين تاريخ” دست مايه های مناسبی برای تئوری انقلاب مداوم فراهم می آورد.
مفهوم انقلاب مداوم در ديدگاه تروتسکی يک مفهوم جاافتادهتر است و با فرمولبندی آن در کشورهای پيرامونی اين مفهوم را تا حد زيادی تکامل و ارتقاء بخشيده است. تروتسکی با استفاده از اين مفهوم از اولين کسانی است که استراتژی انقلاب سوسياليستی را برای جوامع پيرامونی پيشنهاد میکند. اين کتاب بر خلاف روايتهای ديدگاه استالينی به نگرشی از تاريخ و تحول جوامع می پردازد که نو، بديع و خلاق است و با تفسيرهای عوامانه از مارکسيسم فاصله دارد.
ما مطالعه اين کتاب را به علاقه مندان بحث های مارکسيستی توصيه كرده و از زحمات مترجمان اين کتاب قدردانی مىكنيم.